logoooo

ما به کارآفرین پروری نیاز داریم!

ما به کارآفرین پروری نیاز داریم!

 

بخش نخست گفتگوی مشهد نیوز با محمد حسین روشنک:

/عملکرد دولت‌های نهم و دهم، از نظر اقتصادی نابود کننده بود!

/طرح هدفمندی یارانه‌ها، قابل زنده کردن نیست!

/ما به کارآفرین پروری نیاز داریم!

 

«هدف گذاری «حماسه سیاسی» کاملاً محقق شد. دولت یازدهم در شرایطی شروع به کار کرد کهقدرت خرید مردم، یک چهارم شده بود! ما در اتاق بازرگانی به این جمع بندی رسیدیم که دولت نهم و دهم کاری کرده‌اند که باید 10 سال کار شود تا تازه برگردیم به وضعیت ابتدای دولت نهم! اقتصاد ما، در دوران نخست وزیری دهه 60، با سیاست‌های غلط کوپنی و دوپینگی معیوب شد! این که دولت بخواهد بگوید تا دیروز 45 هزار تومان یارانه می‌دادم؛ از امروز 80 هزار تومان می‌دهم، درد را درمان نمی‌کند، بلکه عمیق‌تر می‌کند! ما روحیه کارآفرینی را در کشور کشتیم! یک روزی بود که اگر کسی بنگاه اقتصادی داشت، به او زالو صفت می‌گفتند! …»

جملات فوق، بخشی از اظهارات محمد حسین روشنک است. روشنک، عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی خراسان رضوی می‌باشد. هم‌چنین، کسب عنوان صادرکننده نمونه ملی و کارآفرین برتر را در کارنامه دارد. در ادامه، متن کامل بخش نخست گفتگوی مشهد نیوز با آقای روشنک تقدیم می‌شود: 

  • در سال‌های اخیر، مقام معظم رهبری، از موضوعات اقتصادی برای نام گذاری سال‌ها استفاده می‌کنند. سال جاری نیز با عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام گذاری شد. اکنون که در ماه یازدهم این سال قرار داریم، به نظر شما، مردم و مسئولین چقدر توانستند در تحقق شعار امسال موفق باشند؟

 

اتفاقاً من در خصوص نام گذاری سال‌ها، ابتدای هر سال، یادداشت‌هایی می‌نویسم که بخش عمده آن‌ها در مشهد نیوز منتشر شده است. همیشه هم گلایه داشتم چرا به اهمیت این نام گذاری‌ها توجه کافی صورت نمی‌گیرد. این نام گذاری‌ها فقط یک نام گذاری ساده نیست. هدف گذاری هم هست. چرا این هدف گذاری را آن گونه که بایسته است، پیگیری نمی‌کنیم؟!

نکته دیگری که لازم است به آن دقت شود، آن است که اگر این هدف گذاری‌ها نبود، امروز چه شرایطی داشتیم؟! آن روزی که مقام معظم رهبری، این نام گذاری‌های اقتصادی را شروع کردند، امروز را می‌دیدند. اگر این هدف گذاری‌ها نبود، ما حتی در جایگاه امروز هم نبودیم.

ما در یک مبارزه همه جانبه با دنیای استکباری قرار داریم. مبارزه‌ای که صد در صد لازم بوده. اگر ما در این مبارزه مقاومت نمی‌کردیم، دنیای استکبار، وجود مملکت امام زمان (عج) را تحمل نمی‌کرد.

 اخیراً اوباما اعتراف بسیار جالبی داشت و گفت اگر می‌توانستم، پیچ و مهره‌های برنامه هسته‌ای ایران را جمع می‌کردم! این که اوباما و سایر مستکبران تا امروز نتوانسته‌اند به اهداف خود دست یابند، یکی از عواملش، هدف گذاری‌های مقام معظم رهبری در قالب نام گذاری سال‌ها بوده است. اگر چه گلایه داریم که آن طور که شایسته است، برای تحقق این هدف گذاری‌ها کار نشده، اما همین قدر هم خوب است.

امسال، هدف گذاری «حماسه سیاسی» کاملاً محقق شد. انتخابات یک حماسه سیاسی بود. به نتیجه انتخابات کار ندارم. اصل حضور مردم در انتخابات، با وجود این همه مشکلات، یک حماسه بسیار بزرگ بود.

 

اتفاق دیگری که در سال 92 افتاد، نرمش قهرمانانه بود. بعد از سی و چند سال، رئیس جمهور آمریکا با رئیس جمهور ایران تماس گرفت. این خودش یک حماسه بود. نتیجه حماسه سیاسی مردم بود. در قضیه مذاکرات هم با وجود آن که غنی سازی ادامه دارد، مذاکرات به طور نسبی به نتیجه رسیده است.

اما بعد دیگر نام گذاری امسال، «حماسه اقتصادی» بود که این هدف گذاری هم تا اندازه‌ای محقق شده است. تورم رو به کاهش رفته. اعتماد به بازار برگشته و سرمایه گذاران خارجی در تکاپو هستند تا در ایران سرمایه گذاری کنند. این مسأله، نشان دهنده آن است که ما در جهت تحقق حماسه اقتصادی پیش می‌رویم.این هدف گذاری، امسال بیش‌تر از سال‌های قبل محقق شد؛ اگر چه، هنوز جای پیشرفت زیادی دارد.

  • در طول سال‌های پایانی عمر دولت دهم، وضعیت معیشت مردم با چالش‌های اساسی مواجه شد و تورم بیش از 40 درصد و نرخ بیکاری بالا، مشکلات بسیاری را برای مردم ایجاد کرد. به عنوان یک کارشناس اقتصادی، کارنامه دولت گذشته در حوزه اقتصاد را چه طور ارزیابی می‌کنید؟

عملکرد دولت‌های نهم و دهم، از نظر اقتصادی نابود کننده بود! با وجود هدف گذاری‌های خوب مقام معظم رهبری و درآمد نفتی قابل توجه، باید در جایگاهی قرار می‌گرفتیم که امروز، گرفتاری‌هایی مثل سبد کالا، نداشته باشیم!

دولت یازدهم در شرایطی شروع به کار کرد که قدرت خرید مردم، یک چهارم شده بود! نرخ ارز بالا رفته بود! تورم سنگین داشتیم! این ناتوانی دولت گذشته در مدیریت اقتصاد، باعث شده بود دخل و خرج مردم به هم بریزد و کارمند و کارگری که می‌خواستند برای زندگی خود برنامه ریزی داشته باشند، با مشکل مواجه شوند!

عملکرد دولت‌های نهم و دهم در حوزه اقتصاد خیلی ضعیف بود! دولت یازدهم در شرایطی کارش را شروع کرد که یک اقتصاد ورشکسته تحویل گرفت! در رابطه با عملکرد اقتصادی دولت گذشته، سخن بسیار است که در این مجال کم نمی‌گنجد!

  • یکی از مهم‌ترین مطالبات مردم از دولت یازدهم، بهبود وضعیت اقتصادی است. عملکرد شش ماهه دولت در این خصوص را چه طور می‌بینید؟

 ما در اتاق بازرگانی به این جمع بندی رسیدیم که دولت نهم و دهم کاری کرده‌اند که باید 10 سال کار شود تا تازه برگردیم به وضعیت ابتدای دولت نهم! حالا دولت یازدهم، در این مدت شش ماه، چه کار می‌توانسته بکند؟! این، یک مطلب است که لازم است انتظارات‌مان را از دولت یازدهم متناسب با شرایط تنظیم کنیم.

اما عملکرد دولت در این شش ماه چه طور بوده؟! اول این که بعد از چند سال، بودجه را به موقع به مجلس تحویل داد. آن هم در شرایطی که دولت گذشته، با آن که درآمد نفتی بسیار خوبی داشت، هیچ وقت بودجه را به موقع تحویل نمی‌داد!

دوم این که دولت، توقف افزایش تورم را هدف گذاری کرد و الآن می‌بینیم این هدف دولت تا حدودی محقق شده. آرامش و امنیت به اقتصاد خانوار‌ها برگشته. در شرایطی که در دولت دهم، هر کسی پول داشت، نگران بود، ارزش پولش از بین برود و سعی می‌کرد سریع، پولش را تبدیل به یک کالا مثل طلا و سکه و ارز کند، الآن، چنین جوی وجود ندارد.

موفقیت دیگر دولت در حوزه اقتصاد، ورود هیأت‌های اقتصادی خارجی به کشور با هدف سرمایه گذاری است.

نرخ ارز هم تثبیت شده و از نزدیک 4 هزار تومان در دولت قبل، به نزدیک 3 هزار تومان کاهش پیدا کرده. ضمناً نوسانات بازار ارز نسبت به گذشته، خیلی کم شده است.

البته لازم است اشاره کنم که سیاست‌های دولت در بخش تولید، خیلی موفق نبوده! تضاد بین سیاست‌های کاهش تورم و رونق تولید، مشکلاتی را برای دولت ایجاد کرده است. چون برای رونق تولید داخلی، لازم است سیاست‌های مالی انقباضی را کنار گذاشت اما در مقابل، برای کاهش تورم، دولت ناچار است سیاست‌های مالی انقباضی را دنبال کند.

اگر دخل و خرج مردم به هم ریخته نبود و دولت مجبور نبود برای کاهش تورم، سیاست انقباضی را در دستور کار قرار دهد، مطمئناً از تولید بیش‌تر حمایت می‌کرد. اما حالا دولت مجبور است به خاطر کنترل تورم، پول به جامعه تزریق نکند و این موضوع، منجر به کاهش تولید می‌شود.

 

  • برخی منتقدان معتقدند دولت برای رفع مشکلات اقتصادی به جای توجه به ظرفیت‌های داخلی، تکیه بر اقتصاد درونی و مد نظر قرار دادن اقتصاد مقاومتی، به مذاکره با غربی‌ها و کاهش تحریم‌ها امید بسته است و راه برون رفت از مشکلات اقتصادی را رابطه با آمریکا می‌داند. نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا این نقد را وارد می‌دانید؟

 اتفاقاً پاسخ این سؤال شما، در ادامه پاسخ قبلی است. اگر دولت بخواهد اولویت اول خود در حوزه اقتصاد را به تقویت اقتصاد درونی اختصاص دهد، این، بدین معنی است که سیاست‌های کاهش تورم را کنار بگذارد و آن وقت تورم، تا مرز صد در صد افزایش پیدا می‌کند! به نظر شما، آیا جامعه، ظرفیت پذیرش این میزان تورم را دارد؟

البته در مذاکرات ایران با دنیای استکبار، ما برای رفاقت به سمت آن‌ها نرفته‌ایم! هم ما و هم غرب، بر حسب یک ضرورت است که مذاکره می‌کنیم.می‌خواهیم گرهی را که می‌شود با دست باز کرد، با دندان باز نکنیم! کسی اشتباه نکند که حالا که مذاکره کرده‌ایم، پس با غرب رفیق شدیم!

درست است که غرب، جلوی صادرات نفت ما را گرفت، اما از آن طرف، ده‌ها برابر به آن‌ها زیان وارد شد. ما هم به مذاکره نیاز داریم اما غرب خیلی بیش‌تر از ما، به مذاکره نیاز دارد! با مقاومت ما در این چند سال، بیش‌ترین لطمات به آن‌ها وارد شد! 

اما در رابطه با تکیه بر اقتصاد درونی، هنوز ما در کشورمان نتوانسته‌ایم به این خواسته دست یابیم؛ چون پایه‌های اقتصاد ما، محکم نیست. دولت‌های نهم و دهم و حتی قبل از آن‌ها، دولت‌های هفتم و هشتم، هیچ کدام دولت اقتصادی نبودند. بنابراین، ما، پایه اقتصاد مقاومتی نداریم. زیر ساخت‌های اقتصاد مقاومتی باید از 15 سال قبل بسته می‌شد. بعد از دولت آقای رفسنجانی، دولتی که اقتصاد محور باشد، نداشتیم. دو دولت آقای خاتمی، فرهنگ محور بودند و دو دولت آقای احمدی نژاد، دنبال بحث‌های سیاسی بودند.

ما فیلم یوسف پیامبر را ساختیم و تفسیر تصویری از سوره یوسف ارائه دادیم. خوب هم بود. سؤال این جاست که چرا ما از این فیلم درس نگرفتیم؟! چرا دولت ما از این فیلم درس نگرفت؟! در این فیلم دیدیم وقتی حضرت یوسف، آینده دشوار و قحطی را پیش بینی کرد، دستور ذخیره سازی داد و این تدبیر را به ما آموزش داد.

 دولت‌های نهم و دهم هم باید از این تفسیر تصویری درس می‌گرفتند و پیش بینی می‌کردند با راهی که می‌رویم، احتمال تحریم‌های ناجوانمردانه هست.بنابراین، باید از درآمدهای فراوانی که از محل فروش نفت داشتند، ذخیره می‌کردند تا امروز در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی مشکل نداشته باشیم.

اگر آن روز، از آن درآمد 800 میلیارد دلاری، به خوبی استفاده می‌کردند، امروز اقتصاد مقاومتی به نتیجه رسیده بود. الآن هم سؤال ما از مسئولین دولت‌های نهم و دهم آن است که آن درآمد کجا رفت؟! اگر خرج شده است، کجا خرج شده؟ و اگر ذخیره شده است بگویید کجا؛ تا مردم هم بدانند!

اما اگر از آن درآمد خبری نیست، پس دولت یازدهم با چه چیزی، اقتصاد مقاومتی را اداره کند؟! اگر زیرساخت‌ها شکل نگرفته، امروز با کدام تولید می‌خواهیم اقتصاد مقاومتی داشته باشیم و واردات نداشته باشیم؟!

  • یکی از طرح‌های دولت برای کمک به مردم در آستانه سال جدید، توزیع سبد کالا بود که البته با برخی مشکلات همراه شد و انتقادات فراوانی را به همراه داشت؛ تا جایی که برخی اصل این طرح را زیر سؤال بردند و با تعابیری مثل «توزیع سبد کالا گداپروری است» به این طرح دولت انتقاد کردند.به نظر شما راه صحیح کمک به اقشار ضعیف مردم چگونه است؟

 برای پاسخ به این سؤال باید به دهه 60 برگردم. اقتصاد ما، در دوران نخست وزیری دهه 60، با سیاست‌های غلط کوپنی و دوپینگی، معیوب شد! عیب اقتصاد کشور ما، از آن زمان شروع شد و تا به امروز هم ادامه دارد. اصلاً پرداخت یارانه، به هر شکلی بر ضد اقتصاد است! چه نقدی، چه کالایی، چه کوپنی! این سیستم اقتصادی، نمی تواند پویا، قوی و بی عیب باشد!

اما چرا دولت یازدهم مجبور شد برای کمک به مردم، سبد کالای رایگان میان آن‌ها توزیع کند؟! پاسخ آن است که دولت یازدهم، چاره‌ای جز این کار نداشت!دولت مجبور بود که به خاطر مشکلات اقشار کم درآمد، در آستانه سال جدید به آن‌ها کمک کند. اتفاقاً در انتخاب بین کمک کالایی و کمک نقدی، دولت بهترین انتخاب را انجام داد. چون کمک نقدی دولت و تزریق پول به جامعه، باعث تورم می‌شد.

قطعاً در نحوه توزیع سبد کالا و انتخاب مواد غذایی موجود در این سبد اشکالاتی وجود داشت اما در اصل توزیع سبد کالا، به نظرم دولت، چاره‌ای جز این کار نداشت و باید به هر ترتیبی شده، به اقشار کم درآمد کمک می‌کرد.اتفاقاً آن صف‌هایی که برای دریافت سبد کالا تشکیل شد، نشان می‌دهد مردم به این سبد و کمک دولت نیاز داشتند.

البته همان طور که در ابتدای پاسخ به این سؤال عرض کردم، با اصل پرداخت یارانه موافق نیستم و معتقدم با این کار، اقتصاد بیمار می‌شود. اقتصاد ما هم از زمانی بیمار شد که بین قیمت تمام شده یک محصول و قیمتی که آن را به مردم عرضه می‌کردیم، تفاوت گذاشتیم!

مثلاً به گاز یارانه تعلق می‌گیرد و بنابراین، همیشه ما نگران مصرف زیاد مردم هستیم! چرا باید گاز کسی را که زیاد مصرف می‌کند، قطع کنیم؟! در حالی که این مشکل را در حوزه مخابرات و استفاده از تلفن نداریم. چون از ابتدا به آن یارانه اختصاص ندادیم و اجازه دادیم قیمتش به طور منطقی بالا برود!

البته نمی‌خواهم بگویم امروز قیمت گاز را باید زیاد کنیم! می‌خواهم بگویم پایه‌های اقتصاد ما خراب است و اصلاح این وضعیت، یک شبه ممکن نیست!خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می‌رود دیوار کج!

تأکید من آن است که تولید ما دوپینگی است! بسیاری از ماشین آلات صنعتی، با توجیه اقتصادی ایجاد نشده‌اند؛ بلکه با کمک یارانه دولت ایجاد شده‌اند.چون پایه اقتصاد ما، این طور گذاشته شده است، امروز اقتصاد ما وابسته است و رقابت پذیر نیست. پایه اقتصاد ما، نفت است. این که نفت بفروشیم و دلارش را به فردی بدهیم تا کارخانه تأسیس کند. پس پایه اقتصاد ما معیوب است؛ دلیلش هم داشتن پولی است که از غیر راه تولید به دست آمده!

  • اخیراً معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست‌جمهوری تأکید کرده است: «هنگام اجرای فاز اول هدفمندی یارانه‌ها، تمام تریبون‌های کشور به حمایت از این اقدام پرداختند اما امروز، دولت خود را در این راه تنها می‌بیند.» از طرف دیگر، بنابر مصوبه مجلس شورای اسلامی، دولت از ابتدای تابستان 93 باید فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را اجرا نماید. با این شرایط، سرنوشت هدفمندی یارانه‌ها چه خواهد شد؟! آیا دولت یازدهم می‌تواند با موفقیت، فاز دوم را اجرا کند یا فاز دوم هم به سرنوشت فاز اول دچار می‌شود و با اجرای آن، تورم بالا به مردم تحمیل می‌شود؟

 

البته به نظر من، اسم گذاری این طرح، غلط است. شاید بهتر بود آن را طرح تعدیل اقتصادی یا طرح واقعی کردن اقتصاد نام گذاری می‌کردیم. در واقع، هدف این طرح آن است که به وسیله آن، اقتصاد را رقابتی کنیم. بنابراین، باید هر چه زودتر به این هدف دست پیدا کنیم.

این که همه و از جمله خود من، از آن طرح حمایت کردیم، به این خاطر است که اصل اجرا شدن چنین طرحی، واجب است و مورد نیاز کشور ماست. اما این که الآن، کسی از این طرح حمایت نمی‌کند، بدین خاطر است که طرح، بد اجرا شد!

این بد اجرا شدن باعث شد کسی، امیدی به فاز دوم نداشته باشد. من هم اعتقادم آن است که اجرای فاز دوم، به این سادگی نخواهد بود. حتی به نظر من، این طرح دیگر، قابل زنده کردن نیست! باید شیوه‌های دیگری را طراحی کرد.این که دولت بخواهد بگوید تا دیروز 45 هزار تومان یارانه می‌دادم؛ از امروز80هزار تومان می‌دهم، درد را درمان نمی‌کند، بلکه عمیق‌تر می‌کند!

من خودم به همان شدتی که زمانی جزء طرفداران طرح هدفمندی بودم، الآن با همان شدت، اعتقاد دارم این طرح قابل زنده کردن نیست. اگرچه با آزادسازی اقتصاد موافقم اما با تجربه فاز اول، امیدی به موفقیت فاز دوم ندارم!

  • آقای روشنک! شما از کارآفرینان برتر کشور محسوب می‌شوید. آیا در کشور ما، کارآفرینان از جایگاه اجتماعی شایسته برخوردارند؟ آیا این فرضیه درست است که در کشور ما، خیلی‌ها، به خاطر ریسک موجود برای سرمایه گذاری، به کارآفرینی تمایل ندارند؟!

 یکی از اشکالات کشور ما، آن است که کارآفرین کم داریم ! ما روحیه کارآفرینی را در کشور کشتیم! آن زمانی که هیچ کس جرأت نمی کرد بگوید من کارخانه دارم، من بنگاه اقتصادی دارم، کارآفرین را کشتیم! نتیجه آن است که امروز، اقتصاد ما از نداشتن کارآفرین‌های متعهد رنج می‌برد. هر کشوری که بهترین و بیش ترین کارآفرینان را داشته باشد، بهترین اقتصاد را خواهد داشت.

امروز شرایط طوری شده که ما افتخار می‌کنیم کارآفرین هستیم، اما یک روزی هم بود که اگر کسی بنگاه اقتصادی داشت، به او زالو صفت می‌گفتند! آن زمان حتی از طریق تریبون‌های رسمی کشور، علیه کارآفرینان تبلیغ می‌شد! اما واقعیت آن است که کشورهای پیشرفته از لحاظ اقتصادی، کارآفرینان دل سوزی داشته‌اند.

اولین کسی که این درد کشور را درک کرد، مقام معظم رهبری بودند. این که چند سال پشت سر هم، نام سال‌ها از موضوعات اقتصادی انتخاب شد، به منظور جبران همان کم مهری دیگران به حوزه اقتصاد بود! این سال‌ها، کارآفرینان ما، احترام پیدا کرده‌اند. ما باید بر موضوع حمایت از کارآفرینان متخصص و معتقد به نظام کار کنیم. ما به کارآفرین پروری نیاز داریم!

  • با توجه به این که شما، صادرکننده نمونه ملی هستید، وضعیت اقتصاد ما در بخش صادرات چه طور است؟!

 یکی از ضعف‌های اقتصاد ما، در حوزه صادرات است. صادرات ما برون گرا نیست؛ درون گراست! ما باید اقتصادمان را از درون گرایی خارج کنیم. معنی اقتصاد مقاومتی این نیست که واردات نداشته باشیم، معنایش این نیست که با اقتصاد دنیا رابطه نداشته باشیم! بلکه بدین معنی است که واردات‌مان باید هدفمند باشد. واردات هدفمند، محور مقاومت اقتصادی است. با واردات هدفمند می‌توانیم صادرات هدفمند داشته باشیم.

ما باید صادرات‌مان را به جایی برسانیم که ارز حاصل از آن، معادل واردات‌مان باشد. اگر به چنین جایگاهی رسیدیم، به اقتصاد مقاومتی دست یافته‌ایم. اما متأسفانه در حوزه صادرات ضعیف عمل می‌کنیم.

بیش از 10 سال است که در خراسان برای صادرات اجناس تولیدی به کشورهای منطقه، مشکل حمل و نقل ریلی داریم که هنوز هم این مشکل پابرجاست و برای حلش، به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم! ما در حوزه صادرات، ظرفیت‌های بالقوه بسیار خوبی داریم؛ هم بازار هدف مشتاق داریم و هم بازرگانان کارکشته. مشکل آن‌جاست که زیرساخت‌های لازم برای رونق صادرات، به طور کامل مهیا نیست.

نکته دیگر در این خصوص، موضوع تولید بدون کارخانه است که این روزها، در دنیا مطرح است. در دنیا، کسانی که به امر تولید بدون کارخانه اشتغال دارند، دارای هویت و پروانه هستند اما در کشور ما، جای این نوع از تجارت خالی است. هنوز وزارتخانه‌های ما، آن را به رسمیت نمی‌شناسند

#صادرات #هدفمندی #دستکاری_در_ساختارها #ارز #کوپن #اقتصاد_مقاومتی #تولید_بدون_کارخانه #برجام #حمل_و_نقل #کارآفرینی #یارانه #تولید #تحریم

http://new.itrco.ir/news/37/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%A9-%D8%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF-%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2-%DA%AF%D9%81%D8%AA—%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85-!/default.aspx

 

مشهد نیوز

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}