logoooo

صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی؛ سربازان و افسران اقتصاد مقاومتی

 

مراسم با سخنرانی جناب آقای مهندس افخمی ریاست محترم سازمان توسعه‌ی تجارت که از افتخارات مدیریت اقتصادی خراسان بزرگ و کشور است، شروع شد و ایشان مطالب بسیار خوبی در تقویت حوزه‌ی صادرات و ملحق شدن کشور به سازمان تجارت جهانی بیان کرد. قلم نوشت: البته ایشان در مراسم روز ملی صادرات و در جایگاه رئیس سازمان توسعه‌ی تجارت، سخن را طوری آغاز کرد که مصداق بارز همان مثال قدیمی «از کوزه همان برون تراود که در اوست» بود. مهندس افخمی موضوع تولید را _که یقینا منظور ایشان صنعت است_ قبل از صادرات مطرح نمود. قلم درست میگفت، توسعه‌ی صنعت خراسان بزرگ در سال‌های اول استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی با حضور مهندس افخمی شروع شد و بعد از آن نیز این مدیر موفق کشور، دل در گرو بخش صنعت داشته و دارد. حالاینکه مهندس نعمت‌زاده چه هدفی از انتصاب ایشان به عنوان رئیس سازمان توسعه تجارت داشته است، بماند برای زمانی که مشخص شود.

فرصت را از قلم گرفتم و در ادامه‌ی برداشت از سخنان مهندس شافعی در این خصوص که گفت: درآمد نفت نخواهد گذاشت ما صادرات داشته باشیم، چرا که تاریخ در دو دهه گذشته ثابت کرده است که به محض زیاد شدن درآمد نفت صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی جایگاهی نخواهند داشت.

مهندس شافعی از بانک‌های به‌خصوص بانک توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات، انتقاد شیرینی که از توان زبان ایشان بر می‌آید نیز داشتند که کاملا شایسته و به‌جا بود. البته رئیس اتاق ایران و خراسان رضوی به اجحافی که بانک توسعه صادرات با دریافت چهار درصد بهره اضافی نسبت به بازرگانان صادرکننده روا می‌دارد، اشاره نکرد اما قلم خود آن را نوشت و خواست که رئیس اتاق ایران و مسئولین کشور جلو این اجحاف را که به بهانه بخشنامه بانک مرکزی صورت می‌گیرد، بگیرند.

یکی از بخش‌های جالب مراسم با درد دل صادرکنندگان نمونه شروع شد. مطالب خوبی که همان درد دل همیشگی صادرکنندگان از بی مهری عملی نسبت به صادرات است عنوان نمودند، متاسفانه شعار حمایت از صادرات داده می‌شود اما دریغ از عمل.

با اینکه این یادداشت، گزارشی از مراسم روز ملی صادرات است، قلم فرصت خوبی پیدا کرد که بنویسد همانگونه که مهربانی زبانی، نه عملی برای ایثارگران دوران دفاع مقدس وجود دارد، برای سربازان و افسران اقتصاد مقاومتی که صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی در راس آنان قرار دارند نیز وجود دارد.

سخنان مهندس نعمت‌زاده وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت که امیدواریم همچون گذشته از نوع «سخن» نباشد، برای توسعه صادرات و حمایت از صادرکنندگان امیدبخش بود،  ایشان نیز که صاحب سبک و ایده‌های بزرگ در مدیریت صنعتی و نفت کشور می‌باشند لیکن سروکار چندانی در مدیریت حوزه تجارت به‌خصوص صادرات نداشته و ندارند، سخن را از صادرات شروع نکرده و باز مثال معروف از کوزه همان برون تراود… اتفاق افتاد. قلم با یادی از یادداشت‌های «دیروز دفاع مقدس، امروز جهاد اقتصادی» اضافه کرد: که اگرچه ارتش و سپاه دو بال دفاع از مرز و بوم کشور بوده و هستند عملکردشان در دفاع مقدس مکمل یکدیگر بود، لکن ادغام آن‌ها در دوران دفاع مقدس ممکن نشد و در مقاطعی که به اصرار بعضی دلسوزان نظام، بخش‌های از یگانه‌های رزم سپاه و ارتش بصورت موردی ادغام شدند و مشترک عمل کردند، موفق نبودند. امنیت خوب و بزرگ امروز کشور ایران اسلامی در شرایط ناامنی جهان نیز حاصل وجود دو بال دفاعی کشور است. حال چرا از این تجربه در مورد تولید و تجارت که دو نیاز بزرگ اقتصاد کشور و مکمل هم، در دو حوزه و تخصص و تجربه جداگانه هستند، استفاده نمی‌کنیم؟ آیا ادغام بال‌ها باعث پرواز بهتر او نمی‌شود.

چون هدف نوشتن گزارش جشن ملی صادرات بود، فرصت را مجددا از قلم گرفتم و به سراغ سخنان خوب دکتر جهانگیری که در مسائل اقتصادی و مدیریتی کشور عالی سخن گفته و قول دادند جلساتی با صادرکنندگان برای پیدا کردن راهکارهای توسعه صادرات برگزار کنند، رفتم. البته قلم اثر گذاشت (یادمان هست در دولت‌های نهم و دهم نیز رئیس جمهور و معاون اول نیز همین قول‌ها را دادند، لکن از عمل خبری نبود) به قلم گفتم: دکتر جهانگیری معاون اول دکتر روحانی رئیس دولت تدبیر و امید است که تدبیر در سرلوحه کار اصلی آن‌ها قرار دارد.

این بار قلم اثر گذاشت اگر صحبت‌های دکتر جهانگیری نیز فقط برای ایجاد امید نبوده باشد، اثر آن در حوزه صادرات مثبت خواهد بود.برگزاری مراسم و حضور نخبگان تجارت کشور عالی بود، اما از حاشیه‌های مراسم گله‌مندی وجود دارد که چرا در انتخاب صادرکنندگان نمونه، نظر تشکل‌های استانی گرفته و لحاظ نمی‌شود و چرا در مراسم روز ملی صادرت به جمعی از صادرکنندگان نمونه نسبت به جمع دیگر کمتر توجه می‌شود؟ چه می‌شد اگر دکتر جهانگیری حداکثر 15 دقیقه وقت اضافی می‌گذاشت تا نشان توفیق همه صادرکنندگان در حضور ایشان اهدا می‌شد. شاید مطبوعات حداقل به دلیل حضور معاون اول رئیس جمهور، تصویر از کسانی که سال‌ها زحمت کشیده‌اند تا صادرکننده نمونه شده‌اند، منتشر می‌کردند.

ایران در حوزه تجارت تجارب بسیار ارزشمندی دارد که در تعداد کمی از کشورهای جهان نمونه آن دیده می‌شود. تجارب بازرگانی کشور در حوزه مدیریت دولتی از یک طرف و فعالین اقتصادی از طرف دیگر بیش از هر تجربه و توان در بخش‌های دیگر بوده و هست.

لکن متاسفانه پس از ادغام ناموفق، برنامه مناسبی برای بهره‌گیری از سرمایه عظیم وجود ندارد. امید است دولت و مجلس با بهره‌گیری از این تجربه دفاع مقدس، اقدامی داشته باشند که تولید و تجارت به‌عنوان دو بال توسعه اقتصادی کشور در کنارهم و نه ادغام باهم عمل کنند.

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}